منبع اگزوزmuffler 2, silencer, exhaust muffler, exhaust silencer, boxواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از اگزوز که بهصورت انبارهای با صفحات مشبک ساخته میشود و صدای ناشی از احتراق را کاهش میدهد متـ . انبارۀ اگزوز
پایی صداگیرmuffler pedal, moderatorواژههای مصوب فرهنگستانپایی میانی برخی پیانوها که با قرار دادن یک نوار نمدی یا پارچهای یا چرمی بین چکشها و سیمها باعث کاهش حجم صدا میشود
mufflesدیکشنری انگلیسی به فارسیصدا خفه کن، چیزی که صدا را از بین ببرد، چشم بستن، پیچیدن، خاموش کردن، دم دهان کسی را گرفتن
muffleدیکشنری انگلیسی به فارسیصدا خفه کن، چیزی که صدا را از بین ببرد، چشم بستن، پیچیدن، خاموش کردن، دم دهان کسی را گرفتن
منبع اگزوزmuffler 2, silencer, exhaust muffler, exhaust silencer, boxواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از اگزوز که بهصورت انبارهای با صفحات مشبک ساخته میشود و صدای ناشی از احتراق را کاهش میدهد متـ . انبارۀ اگزوز
پایی صداگیرmuffler pedal, moderatorواژههای مصوب فرهنگستانپایی میانی برخی پیانوها که با قرار دادن یک نوار نمدی یا پارچهای یا چرمی بین چکشها و سیمها باعث کاهش حجم صدا میشود