یمرولغتنامه دهخدایمرو. [ ی َ ] (اِ) یم رده . مردم گیاه . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و رجوع به یم رده شود.
مرگولغتنامه دهخدامرگو. [ م َ / م ُ ] (اِ) گنجشک . (از برهان ) (جهانگیری ) (آنندراج ). مرکو. مرغو. مرتکو : تو مرگوئی به شعر و من بازم از باز کجا سبق برد مرگو.دقیقی .
مرولغتنامه دهخدامرو. [ م َ ] (اِ) امرود، در تداول مردم لرستان . (گااوبا) (از یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به امرود شود.
مرولغتنامه دهخدامرو. [ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دره صیدی بخش اشترینان شهرستان بروجرد. در 19هزارگزی عرب اشترینان کنار راه کناره پائین به دره صیدی در منطقه ٔ کوهستانی و معتدل واقع و دارای 344 تن سکنه است . آبش از قنات و