سرزمین مادری
مادر، ننه، مام، والده، اصل، سر چشمه، مادری کردن، پروردن
زبان مادری
مادر هابارد
مادر گل
مادر جونز
mother country, motherland
country, fatherland, home, homeland, mother country, motherland, soil
مشروب
مادربزرگ بزرگ
خفه شو، خفه شدن، خفه کردن، خاموش کردن، در دل نگاه داشتن
مادر بزرگ