چلوچوبلغتنامه دهخداچلوچوب . [ چ َ / چ ُ ل َ / لُو ] (اِ مرکب ) سیخ کباب را گویند. (برهان ) (آنندراج ). همان جلوچوب است . (شرفنامه ٔ منیری ). سیخ کباب . (ناظم الاطباء). جلو. سیخ کباب چوبین . و رجوع به جلو و جلوچوب شود.
لبوبلغتنامه دهخدالبوب . [ ل ُ ] (ع اِ) ج ِ لب . (منتهی الارب ) : حبوب و لبوب نضج و نما نیافت و انواع ارتفاعات در مراتع و مزارع بخس و نقصان پذیرفت . (سندبادنامه ص 122).
لؤوبلغتنامه دهخدالؤوب . [ ل ُ ئو ] (ع مص ) لوب .لؤاب . تشنگی . یا گرد گشتن تشنه حوالی آب بی آنکه برسد آنرا. (منتهی الارب ). تشنه شدن . (تاج المصادر).
برنامة اقدام تنوع زیستی محلیlocal biodiversity action plan, LBAPواژههای مصوب فرهنگستانبرنامة تنوع زیستیای که برای یک پهنة مشخص و در چارچوب برنامة تنوع اقدام زیستی ملی تهیه شده است