دیدبانی 1look-out 2, look-outsواژههای مصوب فرهنگستاناستفاده از تمامی وسایل و تجهیزات موجود اعم از دیداری و شنیداری برای پایش خطرات احتمالی در اطراف کشتی
دیدبان 1look-out man/ lookout man, look-out 1/ lookoutواژههای مصوب فرهنگستانفردی که دیدبانی بر عهدۀ اوست
لغ و لوغلغتنامه دهخدالغ و لوغ . [ ل َغ ْ غ ُ ] (ص مرکب ، از اتباع ) که استوار نیست .- دندانهائی لغو لوغ ؛ نااستوار و جنبان .