liberalدیکشنری انگلیسی به فارسیلیبرال، زیاد، سخی، جالب توجه، ازاده، نظر بلند، دارای سعه نظر، ازادی خواه، وافر، معتدل، روشن فکر
فمینیسم لیبرالliberal feminismواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از فمینیسم که آزادی را ارزشی بنیادی میداند و بر آزادی زنان تأکید دارد و معتقد است که تنها حکومت میتواند آزادی شهروندانش را تضمین کند
liberalizesدیکشنری انگلیسی به فارسیآزادسازی می کند، لیبرال کردن، روشنفکر کردن، ازادیخواه کردن، ازاد کردن، رفع ممانعت کردن
liberalizesدیکشنری انگلیسی به فارسیآزادسازی می کند، لیبرال کردن، روشنفکر کردن، ازادیخواه کردن، ازاد کردن، رفع ممانعت کردن