قانونیدیکشنری فارسی به انگلیسیeffectual, fair , juridical, just, lawful, legal, legislative, legitimate, licit, true, onside, regulation, rightful, solemn, statutory, valid
fictionواژهنامه آزاد[به نقل از فرهنگ هَزاره]: (اسم) ١. خیال، پندار، وهم؛ دروغ، حرف بیاساس ٢. داستان، قصه؛ رمان؛ نووِل ٣. ادبیات داستانی؛ آثار داستانی Fictional (صفت) داستانی؛ خیا
لگن خاصرهگویش اصفهانی تکیه ای: lagan طاری: legan طامه ای: čârband-e kemar طرقی: legan کشه ای: legan نطنزی: legen