استخوانغارossuary caveواژههای مصوب فرهنگستانغاری که از آن بهعنوان مردهخانه برای نگهداری استخوانهای اجساد استفاده میشد
غار زندهlive caveواژههای مصوب فرهنگستانغاری که در آن رطوبت وجود دارد و غارنهشتهها (speleothems) در آن رشد میکنند متـ . غار فعال active cave
کویرگَردیkavir tourism, desert tourismواژههای مصوب فرهنگستانسفر به مناطق بیابانی برای آشنا شدن با طبیعت و بررسی گونههای جانوری و گیاهی آن و لذت بردن از آرامش تأثیرگذار آن منطقه
دَغplaya, dry lake 2, kavir 1, takirواژههای مصوب فرهنگستانناحیهای خشک و بیگیاه و هموار که در پایینترین بخش یک حوضۀ کویری زهکشینشده قرار دارد
کیارشفرهنگ نامها(تلفظ: kiyāraš) (از کی + آرش) ، در اوستا ' kavi arshan ' به معنی کی و شهریار دلیر ؛ (در اعلام) نام یکی از چهار پسر کیقباد است .
کاهوگویش خلخالاَسکِستانی: kahu دِروی: kâhu شالی: kahu کَجَلی: kâhu کَرنَقی: kavi کَرینی: kâvo کُلوری: kâhu گیلَوانی: ka:u لِردی: kâu