میانبرشintercut, intercuttingواژههای مصوب فرهنگستانقرار دادن نما یا نماهایی در مجموعۀ نماهای یک صحنه برای بسط تحولات رویداد
میانبرشintercut, intercuttingواژههای مصوب فرهنگستانقرار دادن نما یا نماهایی در مجموعۀ نماهای یک صحنه برای بسط تحولات رویداد