25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
أجري اتصالاً
viatication
communise
communicatee
أجري اتّصالاً
خدمات ارتباط سهطرفه
بیشتر بدانید
weeshee
ول کردن عادت
به طور موجه
قابل اتکا
یک چهلم
خایه کن
جستوجوی دقیق
intercommuning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارتباط برقرار کردن
جستوجوی همآوا
intercommoning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
intercommoning
intercommunion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعامل، امیزش، ارتباط مشترک، اقدام مشترک