25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
indurates
indurate
صلب
impassive
hardhanded
سک پوس
بیشتر بدانید
مزهف
آفتاب روی
nabathaean
حورانی
جوالة
نبرد
جستوجوی دقیق
indurating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محرک، سخت کردن، پینه خورده کردن، بی حس کردن، پوست کلفت کردن
جستوجوی همآوا
induration
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انجماد
endurant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راننده
induration of the arteries
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انسداد شریان ها