25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
incepting
incepted
inchoating
initiates
مستهل
initiating
بیشتر بدانید
ته پوشی
برنزنمایی
زرچوبه
gastroenterostomy
phenacite
تندهرگ
جستوجوی دقیق
incepts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درک می کند، اغاز کردن، بنیاد نهادن، در خود گرفتن