تلسکوپ خراشان‌فرودgrazing-incidence telescopeواژه‌های مصوب فرهنگستانتلسکوپی برای تصویرگیری (imaging) از پرتوهای ایکس و گاما که در آن نور فرودی به‌صورت تقریباً مماس بر آینه می‌تابد
پویشگر چندطیفیmultispectral scanner, MSSواژه‌های مصوب فرهنگستانسامانة تصویری ناعکس‌برداری (non-photographic imaging) که با به‌کارگیری آینة نوسانگر و آرایة حسگر، انرژی دریافتی را به مقادیر عددیِ روشنایی تبدیل می‌کند
تصور کردندیکشنری فارسی به انگلیسیconceive, envisage, envision, expect, fancy, figure, imagine, picture, presume, think, ween
حدس زدندیکشنری فارسی به انگلیسیconjecture, divine, estimate, judge, expect, gauge, guess, imagine, reckon, suppose, surmise, suspect
گمان کردندیکشنری فارسی به انگلیسیexpect, fancy, guess, presume, imagine, think, speculate, suppose, surmise, suspect
پنداشتندیکشنری فارسی به انگلیسیassume, assumption, believe, count, deem, dream, esteem, expect, fancy, imagine, reckon, suppose, suspect, take, think, understand
