25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
hospitalizations
hospitalized
hospitalize
hospitalizes
ادخل المستشفي
foundling hospital
بیشتر بدانید
بی سرپوش
فتوسنتز
به طور تشریفاتی
ابوعبدا
علی بغدادی
antihemolytic
جستوجوی دقیق
hospitalizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستری شدن، بستری کردن، در بیمارستان
جستوجوی همقافیه
rehospitalizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجدد بیمارستان