homelessدیکشنری انگلیسی به فارسیبی خانمان، بی مسکن، دربدر، غریب، خانه بدوش، اواره، بی مکان و منزل، سر گردان
آوارهدیکشنری فارسی به انگلیسیexile, displaced, homeless, vagabond, vagrant, nomad, nomadic, refugee, wanderer