راهبانpatrolman, lengthman, gangerواژههای مصوب فرهنگستانفردی که بازرسی و نظارت بر بخشی از خط را برعهده دارد
خشمangerواژههای مصوب فرهنگستاناحساسی آمیخته به تنش و خصومت ناشی از آسیب واقعی یا خیالی ازسوی فردی دیگر یا احساس ناشی از ناکامی یا پی بردن به بیعدالتی
مدیریت خشمanger managementواژههای مصوب فرهنگستانروشهایی که برای مهار خشم در مشاوره یا درمان به کار میرود
مرحلۀ خشمanger stageواژههای مصوب فرهنگستاندومین مرحله از پنج مرحلۀ فرایند مرگ که با خشم و رنجش و پرسش «چرا من» همراه است