gallدیکشنری انگلیسی به فارسیگال، صفرا، زهره، گستاخی، زردآب، تلخی، زخم پوست رفتگی، تاول، لکه، عیب، پوست بردن از
زَهرهgall bladderواژههای مصوب فرهنگستانکیسهای گلابیشکل، به طول 7 تا 10 سانتیمتر، که در زیر قطعۀ راست کبد واقع شده و محل ذخیرۀ زرداب است متـ . کیسۀ صفرا
زردابbile, gallواژههای مصوب فرهنگستانمایع غلیظ قلیایی که از کبد ترشح و در زَهره ذخیره میشود متـ . صفرا
زردابراهbile duct, biliary duct, gall ductواژههای مصوب فرهنگستانهریک از مجراهایی که زرداب را از کبد به دوازدهه حمل میکند