25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
frowstier
frowsty
musty
mustiest
متعفن
moldiest
بیشتر بدانید
ارژنگ – رودبار
گردان (ارتش)
به هم خوردن دندانها در اثر سرما
حترش
تاول زدن
انذار
جستوجوی دقیق
frowstiest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
frowstiest، کپک زده، بوی ناگرفته، پوسیده، کهنه، چرک