آزمون شکستfracture testواژههای مصوب فرهنگستانآزمونی که در آن نمونه را میشکنند و با چشم غیرمسلح یا با ریزبین/ میکروسکوپ معمولی ترکیب و اندازۀ دانه و عمق ترک یا عیوب داخلی نمونه را بررسی و تعیین میکنند
تخلخل شکستگیfracture porosityواژههای مصوب فرهنگستانتخلخل حاصل از وجود حفرههای تشکیلشده از شکسته شدن سنگ
تنش شکستfracture stress, fracture strength 1واژههای مصوب فرهنگستانتنش عمودی حقیقیای که در آن بر سطح مقطع کمینه در شروع شکست وارد میآید
جااندازیfracture reduction, reduction 2واژههای مصوب فرهنگستانبازگرداندن قطعۀ شکسته یا دررفته به وضعیت طبیعی
چقرمگی شکستfracture toughnessواژههای مصوب فرهنگستانخاصیتی در مواد که توصیفکنندۀ مقاومت مواد در برابر گسترش تَرَک است
زون شکستگیfracture zoneواژههای مصوب فرهنگستانزونی طویل با شکستگیهای موازی فراوان در بستر دریا، با پستیوبلندی نامنظم که صدها کیلومتر طول دارد
سامانۀ شکستگیfracture systemواژههای مصوب فرهنگستاندسته یا گروهی از شکستگیهای همسن حاصل از اعمال تنش
سختپینهfracture callus, callus 2, bone callusواژههای مصوب فرهنگستانبافت سخت استخوانی که در زمان ترمیم در دو طرف محل شکستگی تشکیل میشود
شاخص فاصلهبندی شکستگیfracture spacing index, FSIواژههای مصوب فرهنگستانشاخصی برای رابطۀ میان ضخامت لایه و فاصلهبندی شکستگی
شکستگی ـ دررفتگیfracture-dislocation, dislocation fracture, involving dislocationواژههای مصوب فرهنگستانشکستگی استخوان همراه با دررفتگی مفصل مجاور