پردیس فسیل،پارک فسیلfossil parkواژههای مصوب فرهنگستانپردیسی که منطقهای است حفاظتشده با نهشتههای غنی از فسیل
سوخت فسیلیfossil fuelواژههای مصوب فرهنگستانهیدروکربنها یا سنگهای کربنداری که میتوان از آنها بهعنوان سوخت استفاده کرد
یخ فسیلیfossil iceواژههای مصوب فرهنگستانزمینیخِ مناطق همیشهیخبندان یا مناطقی که دمای امروزی آنها برای تشکیل آن مناسب نیست و در گذشتۀ زمینشناختی تشکیل شده است
رَدفسیلtrace fossilواژههای مصوب فرهنگستانرد یا اثر بهجامانده از جانوران در رسوبات قدیمی مانند ماسهسنگ یا شیل یا سنگآهک متـ . ایزفسیل ichnofossil *«ایزفسیل» از «ایز» به معنی ردپا و نشان، و «فسیل» تشک
فسیل راهنماguide fossilواژههای مصوب فرهنگستانفسیلی که در تعیین سن طبقهای که در آن یافت میشود، اهمیت دارد
فسیل زندهliving fossilواژههای مصوب فرهنگستاناندامگانی که عمدتاً از دورههای پیشین زمینشناسی باقی مانده است و معمولاً خویشاوندان نزدیک آن منقرض شدهاند
فسیل شاخصindex fossil 1واژههای مصوب فرهنگستانفسیلی که سن چینههایی را که در آن یافت میشود، مشخص میکند
یافتۀ شاخصindex fossil 2واژههای مصوب فرهنگستانیافتهای که نشان میدهد لایههای دارای هموندگانهای مشابه، تاریخی یکسان دارند
کارست بازماندهrelict karst, fossil karstواژههای مصوب فرهنگستانکارستی قدیمی که پس از تشکیل هیچگاه با رسوب پوشیده نشده است
دیرینهخاکpaleosoil/ palaeosol/ palæosol/ paleosol, buried soil, fossil soilواژههای مصوب فرهنگستانخاکی که در گذشته بر روی یک چشمانداز تشکیل شده است و سیماهای ریختشناختی متمایزی دارد