25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
exuviating
exuviates
molt
desquamating
desquamated
moults
بیشتر بدانید
نمودنی
سرخودی (اعتصاب)
misaccentuation
preprint
فیلیپ
چل وچو افتادن
جستوجوی دقیق
exuviated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کشف شد، پوست انداختن، پر ریختن
جستوجوی همآوا
exuviates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خروجی، پوست انداختن، پر ریختن