25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
شل شکار
woundingly
tabatiere
briskened
woundable
zagged
بیشتر بدانید
gastrogenital
measuring rod
سیرین
ابن شحنه
آسیب پذیری
sphagnicolous
جستوجوی دقیق
emeried
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زخمی شد
جستوجوی همآوا
emeroid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امروزی
emerit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امیر
immerit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
immerit
emerged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظهور، بیرون آمده
immerged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غوطه ور شده، فرو رفتن، فرو بردن، غوطه دادن
بیشتر
۱۲ واژه همآوا