تجزیه، تجزیه کردن، از هم پاشیدن، متلاشی شدن، متلاشی کردن
تجزیه کننده
تجزیه می شود، تجزیه کردن، از هم پاشیدن، متلاشی شدن، متلاشی کردن
از بین می رود، مضطرب ساختن، پریشان کردن، بر هم زدن
بی نظیر، مضطرب ساختن، پریشان کردن، بر هم زدن
decompose
decay, decompose
decay, decompose, putrefy, rot
تجزیه کننده ها