خم همباشیcoexistence curveواژههای مصوب فرهنگستانمنحنیای که دو حالت همباش را در نمودار حالت از هم جدا میکند
همباشیcoexistenceواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن گیاهان بالغی که نیازهای ریختاندامشناختی و بردباری آنها بسیار شبیه به هم است، میتوانند در یک جامعه با هم زندگی کنند به شرط آنکه عوامل مؤثر بر
همزیستیcoexistenceواژههای مصوب فرهنگستانتوافق ضمنی بین دو یا چند کشور آشتیناپذیر برای اجتناب از جنگ
همزیستی مسالمتآمیزpeaceful coexistenceواژههای مصوب فرهنگستانرهنامۀ سیاست خارجی که میکوشد اختلافات سیاسی را با نیازهای عملی سیاسی سازگار کند؛ این رهنامه را عمدتاً به پیشنهاد خروشچف در سال 1956 نسبت میدهند
آزمون سازگارconsistent testواژههای مصوب فرهنگستانآزمون فرضی که توان آن، وقتی که اندازۀ نمونه به بینهایت میل کند، به یک بگراید
برآوردگر سازگارconsistent estimatorواژههای مصوب فرهنگستانبرآوردگری که وقتی اندازۀ نمونه به بینهایت میل کند، در احتمال، به پارامتر مورد برآورد بگراید
حالتهای همباشcoexisting phasesواژههای مصوب فرهنگستانحالتهایی از ماده که تحت شرایط خاص میتوانند همزمان وجود داشته باشند
معادلههای سازگارconsistent equations, compatible equationsواژههای مصوب فرهنگستاندو یا چند معادله که همۀ آنها دستکم به ازای یک مجموعه از مقادیر متغیرها برقرار باشند متـ . دستگاه معادلههای سازگار consistent system of equations
ناباروری چندعاملیcoexisting factors infertilityواژههای مصوب فرهنگستانوجود ناباروری هم در زن و هم در مرد یا وجود بیش از یک اشکال در یکی از آنها
همخوان 2consistentواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای که اجزای آن با یکدیگر همخوانی یا سازگاری داشته باشد متـ . سازگار
روش میدان خودسازگارself-consistent field methodواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای پیدا کردن تابع موج تقریبی برای سامانهای از الکترونها