کنارهcoastواژههای مصوب فرهنگستاننواری از خشکی در کنار دریا یا اقیانوس از جایی که رسوبات سست ساحلی تمام میشود تا جایی که تحت تأثیر دریا قرار دارد متـ . ساحل 3
اثر ساحلcoast effectواژههای مصوب فرهنگستاناثر تباین رسانندگی خشکیـ اقیانوسی بر القای الکترومغناطیسی در سطح زمین
غرقهکنارهdrowned coastواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از حاشیۀ ناهموار دریا که براثر بالا آمدن آب بهصورت مجموعهای از جزایر کوچک درآمده باشد
سدپوشهbarrier coat, block coatواژههای مصوب فرهنگستانمادۀ پوششی برای جدا کردن سامانۀ پوششی از سطحی که بر آن کشیده شده است، برای جلوگیری از برهمکنش شیمیایی یا فیزیکی آنها
کنارهcoastواژههای مصوب فرهنگستاننواری از خشکی در کنار دریا یا اقیانوس از جایی که رسوبات سست ساحلی تمام میشود تا جایی که تحت تأثیر دریا قرار دارد متـ . ساحل 3