لغتنامه دهخدا
کرواز. [ ک َرْ ] (اِ) این کلمه درعبارت ذیل از تاریخ طبرستان ابن اسفندیار آمده است ومعنی نوعی بیل می دهد: جمله ٔ بندگان و رعایای رستاق خود را فرمود تا با بیل و کرواز و ناروب بدان موضع شوند و راه اصفهبدان بیفکنند و خراب و ناپدید گردانند. (تاریخ طبرستان ج <span class="hl" dir="l