25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
broody
broodier
pensive
لُوپِیْچ
edificant
aristologist
بیشتر بدانید
اکعاب
خر و خِرِفت
اصبغالناصیة
ابن اخی حزام
floretum
در راستای جبهه جنگ
جستوجوی دقیق
broodiest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
broodiest، قابل تخم گذاری، افسرده، متفکر
جستوجوی همآوا
brodie
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برودی
broodier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
broodier، قابل تخم گذاری، افسرده، متفکر