bring offدیکشنری انگلیسی به فارسیخاموش کردن، بیرون بردن، از تمت تبرئه شدن، به نتیجه موفقیت امیزی رسیدن
زیرحلقهsubringواژههای مصوب فرهنگستانزیرمجموعهای از یک حلقۀ مفروض که نسبت به عملهای آن حلقه، خود نیز یک حلقه باشد