بیشرأیریزیballot-box stuffing, ballot stuffingواژههای مصوب فرهنگستانتقلب در رأیگیری از راه پرکردن صندوق با آرای غیرواقعی متـ . پرکردن صندوق
بوسکلغتنامه دهخدابوسک . [ س َ ] (اِ مصغر) مصغر بوسه . (آنندراج ).بوسه ٔ کوچک . (ناظم الاطباء). || بال مرغ . || هر چیز مجوف یا معقر. (ناظم الاطباء).
boostsدیکشنری انگلیسی به فارسیافزایش می یابد، ترقی، بالا بردن، ترقی دادن، زیاد کردن، بالا رفتن، جلو بردن، کمک کردن