حسین بطیطیلغتنامه دهخداحسین بطیطی . [ ح ُ س َ ن ِ ب َ ] (اِخ ) ابن علی (الشیخ الحافظ...). تبصرة العوام مرتضی رازی را از فارسی به عربی ترجمه کرده است . (ذریعه ج 4 ص 212).
بطاطیالغتنامه دهخدابطاطیا. [ ب َ ] (اِخ ) نهری است که آب دجیل در آن میریزد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
بطیطةلغتنامه دهخدابطیطة. [ ب ُ طَی ْ ی ِ طَ ] (ع اِ) مصغر بَطیطَة بمعنی سرفه است . (منتهی الارب ). مور سپید که بتازی سُرفَةْ نیز گویند . (ناظم الاطباء). کرمی است که خانه از چوبهای ناز میسازد. (فرهنگ نظام ). و رجوع به بطیطه شود.