معنی backlog | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی متن

انجام نشده(سفارشات و کارها و غیره)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

backlog

پس افت شده (سفارشات و کارها و غیره)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

backlog

تراکم سفارشات و کارها

دیکشنری فارسی به انگلیسی

backlog

کار تلنبار شده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

backlog

کار عقب افتاده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

backlog

معوقه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

belated, delinquent, outstanding, backlog