auto-da-feدیکشنری انگلیسی به فارسیخودکار دا-ف، رای دادگاه، اجرای رای، اجرای حکم اعدام و مجازات شخص مرتد
حوزۀ پیادهگردauto free zone, auto free areaواژههای مصوب فرهنگستانناحیهای که در آن، تردد خودروِ سواری عادی ممنوع است