25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
attainted
attaint
attaints
inculpate
محکوم
blame game
بیشتر بدانید
uninsurability
بقلی
vesicospinal
misinfers
sibiric
بیمارپرس
جستوجوی دقیق
attainting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدبختی، محکوم کردن، مقصر دانستن، خوار کردن، بد نام کردن