اصطقنلغتنامه دهخدااصطقن . [ ] (اِخ ) رومی اسکندرانی که در بعضی از متون شرح و تفسیر مطولات ارسطو را به وی نسبت داده اند ظاهراً همان اصطفن اسکندرانی است که در کلمه تحریف رخ داده است . رجوع به اصطفن اسکندرانی شود.
وشتکانلغتنامه دهخداوشتکان . [ ] (اِخ ) دهی جزو دهستان جاسب بخش دلیجان شهرستان محلات . کوهستانی و سردسیری است . سکنه ٔ آن 448 تن . آب آن از 2 رشته قنات و محصول آنجا غلات ، فندق ، گردو، بادام ، انگور و شغل اهالی زراعت ، قالیچه با
استکانلغتنامه دهخدااستکان . [ اِ ت ِ ] (روسی ، اِ) (از روسی اِستاکان ) ظرفی که در آن چای و قهوه و غیره آشامند. پیاله .