anatomiesدیکشنری انگلیسی به فارسیآناتومی، تشریح، ساختمان، ساختمان بدن، کالبد شناسی، استخوان بندی، تجزیه، مبحی تشریح
انطماسلغتنامه دهخداانطماس . [ اِ طِ ] (ع مص ) ناپدید گردیدن و پوشیده شدن و محو و پاک گردیدن خط. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). پاک گردیدن و مندرس گردیدن . (از اقرب الموارد). ناپدید شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ).