توپخانۀ پدافند هواییair defense artilleryواژههای مصوب فرهنگستانجنگافزارها و تجهیزاتی که از زمین علیه هدفهای هوایی دشمن به کار میروند
وضعیتهای هشدار پدافند هواییair defense warning conditionsواژههای مصوب فرهنگستانسه وضعیت متفاوت احتمال حملة هوایی که شامل سه نوع هشدار زیر است: الف) هشدار زرد پدافندی: حملة هواپیماها یا موشک دشمن محتمل است؛ ب) هشدار قرمز پدافندی: حملة هواپی
سامانۀ پدافند هوایی همراهman portable air defense systemواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از سلاحهای دوشپرتاب زمینبههوای هدایتشونده که تهدیدی جدی برای هواپیماهای ارتفاعپایین، بهویژه بالگَردها، محسوب میشود اختـ . ساپۀ همراه
منطقۀ شناسایی پدافند هواییair defence identification zoneواژههای مصوب فرهنگستانفضای پروازی معینی که در آن هرگونه پروازی باید شناسایی و مکاننمایی و واپایی شود اختـ . مَنشاپ هوایی ADIZ
منطقۀ عملیاتی پدافند هواییair defence operations areaواژههای مصوب فرهنگستانمنطقۀ جغرافیایی نسبتاً وسیعی که در آن عملیات هوایی و سایر عملیاتهای نظامی انجام میشود
airدیکشنری انگلیسی به فارسیهوا، باد، جریان هوا، فضا، نسیم، استنشاق، هر چیز شبیه هوا، نفس، شهیق، سیما، اوازه، اواز، اهنگ، نما، بادخور کردن، اشکار کردن