واقعیت انجام شده
انجام شده است، انجام شده، فاضل، کامل شده، تربیت شده
انجام می شود، انجام دادن، بانجام رساندن، وفا کردن، بانتها رسیدن
کامل کننده
همدستان، شریک یا معاون جرم، هم دست
بی نظیر
superaccomplicated