25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
ablates
ablate
ablated
استاصل
cut out
استئصال
بیشتر بدانید
ملیه
indelicacies
nonaudibility
سیادل
منزجر کردن
بنوسهوان
جستوجوی دقیق
ablating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از بین بردن، بریدن و خارج کردن، از بیخ کندن، قطع کردن
جستوجوی همآوا
oblating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انسداد
ablastin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ablastin
ablation
فرهنگ لغات علمی
خوردگی
ablation
فرهنگ لغات علمی
کندگی
ablation
فرهنگ لغات علمی
کندوسوز
بیشتر
۳۸ واژه همآوا