رگه رگهلغتنامه دهخدارگه رگه . [ رَ گ َ / گ ِ رَگ َ / گ ِ ] (ق مرکب ) رشته های نازک از یک جنس در جنسی دیگر، مثلاً گویند: «خلط سینه اش رگه رگه خون دارد».
پادفرانامهcounterscenario, antiscenarioواژههای مصوب فرهنگستانفرانامهای که برای بیاثر کردن فرانامۀ موجود نوشته میشود
تاسماهی بالتیکیAcipenser sturioواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ تاسماهیان و راستۀ تاسماهیسانان و بالاراستۀ بالهشعاعیداران با بدن طویل و پنجوجهی
فرانامۀ آرزومندانهaspirational scenarioواژههای مصوب فرهنگستانفرانامهای که در آن مشارکتکنندگان با ترسیم چشماندازی مشترک و قابل اعتماد و مطلوب، مسیرهای منتهی به آیندۀ دلخواه را توصیف میکنند