بازسازی 1reconstructionواژههای مصوب فرهنگستاندر زبانشناسی تاریخی و تطبیقی، روشی مبتنی بر مقایسۀ دادههای زبانی برای ساختن صورتهای فرضی
International Bank for Reconstruction and Developmentدیکشنری انگلیسی به فارسیبانک بین المللی برای بازسازی و توسعه
بازسازی تصویرimage reconstructionواژههای مصوب فرهنگستانفرایند ترمیم تصویر ازطریق احیای دادههای ازدسترفته یا مبهم
بازسازیدیکشنری فارسی به انگلیسیmend, mending, overhaul, reconstruction, redevelopment, reformation, regeneration, rehabilitation, remake, renewal, repair, restoration
بازسازی تصویرimage reconstructionواژههای مصوب فرهنگستانفرایند ترمیم تصویر ازطریق احیای دادههای ازدسترفته یا مبهم
بازسازی تطبیقیcomparative reconstructionواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای بازسازی صورتهای فرضی یک زبان مادر با مقایسۀ صورتهای چند زبان خویشاوند
بازسازی درونیinternal reconstructionواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای بازسازی صورتهای فرضی پیشین یک زبان با استفاده از دادههای موجود همان زبان
بازسازی دیرینزیستمحیطpalaeoenvironmental reconstructionواژههای مصوب فرهنگستانتعیین ویژگیهای زیستمحیطی پیشازتاریخ در یک محوطۀ باستانی با استفاده از روشهای زمینشناختی و گیاهشناختی و باستانجانورشناختی و گَردهشناختی