pallsدیکشنری انگلیسی به فارسیپالس، پرده، تابوت محتوی مرده، حائل، پارچه ضخیم روی تابوت یا قبر، بیزار شدن، بیذوق شدن، با پرده یا روپوش پوشاندن
palesدیکشنری انگلیسی به فارسیدلم برات تنگ شده، نرده، حصار دفاعی، دفاع، قلمرو حدود، رنگ پریده شدن، رنگ رفتن، احاطه کردن، میله دار کردن، در میان نرده محصور کردن