حمیلغتنامه دهخداحمی . [ ح َ می ی ] (ع ص ) بیمار ممنوع از مضرات . || هر نگاهداشته شده . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || کسی که تحمل ستم نتواند. || صاحب ننگ و عار. (منتهی الارب ).
دوراهة اخلاقیmoral dilemmaواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن اختیار کردن هریک از دو یا چند طریق ممکن برای عمل، اصلی اخلاقی را که از جهت دیگر الزامآور است نقض میکند
تنگنای پوششmasking dilemmaواژههای مصوب فرهنگستانمشکلی که در هنگام پوشش گوش غیرآزمایشی رخ میدهد و در آن نوفه به گوش آزمایشی میرسد و سبب پوشش زیاد میشود
گوشتغشاsarcolemma, myolemmaواژههای مصوب فرهنگستانغشای یاختهای بسیار ظریفی که هریک از تارهای ماهیچۀ مخطط را میپوشاند
لِم سهزیرگروهthree subgroups lemmaواژههای مصوب فرهنگستانلِمی در نظریۀ گروهها مبنی بر اینکه اگر C، B،A سه زیرگروهِ گروه مفروض G باشند و دو زیرگروه از سه زیرگروه [C،B،A]، [A،C،B]، [B،A،C]، بهنجار باشند، سومی نیز بهنجار است
معمای زندانیprisoner's dilemmaواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی در نظریة بازی که نشان میدهد چرا دو نفر با وجود رفتار کاملاً عقلایی و بهرغم آنکه همکاری به نفع آنها است، با یکدیگر همکاری نمیکنند