نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
������������������������������������������������������������������������������������������������������������ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
آیا بهدنبال هستید؟
-
hard tourism
گردشگری ناهمساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] شکلی از گردشگری انبوه که در آن فقط انگیزۀ اقتصادی مطرح است و تأثیرات اجتماعی و فرهنگی و زیستمحیطی گردشگری نادیده گرفته میشود
-
inbound tourism
گردشگری ورودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] از انواع گردشگری، شامل مسافرتهای ساکنان کشورهای دیگر به یک کشور
-
alternative tourism, appropriate tourism
گردشگری همساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نوعی گردشگری که بر پرهیز از تأثیرات نامطلوب گردشگری و تقویت آثار مثبت فرهنگی و اجتماعی و محیطی تأکید دارد
-
fly-cruise holiday
گردشگری هوادریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] سفری که در آن گردشگر، پس از پرواز به مناطق ساحلی، برای بازدید از جزایر و جاذبههای دریایی از کشتی استفاده میکند
-
fly-rail holiday
گردشگری هواریلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] سفری که در آن گردشگر، پس از پرواز به نقطهای دوردست، با قطار و با برنامۀ زمانی معین و چندمرحلهای از آن نقطه به گردش در منطقه میپردازد
-
fly-drive holiday, fly-drive package
گردشگری هوازمینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] سفری که در آن گردشگر، پس از رسیدن به فرودگاه مقصد، برای بازدید از اماکن دیدنی از خودروی استفاده میکند که از قبل کرایه کرده است
-
permitted turning
گردش مجاز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نوعی گردش در تقاطع که زمان جداگانهای به آن اختصاص داده نشده باشد
-
coordinated turn
گردش موزون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] گردش هواگَرد بدون بروز برونسُرش و درونسُرش
-
henge, henge monument
گردمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] محوطهای آیینی و معمولاً مدور، محصور با چوب یا سنگ، مربوط به پیشازتاریخ که گاه گرداگرد آن دیوار یا خندق و خاکریز وجود دارد
-
chuck
گردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] بخشی از لاشۀ دام که از پس سر آغاز میشود و تا دندهها ادامه دارد
-
volcanic neck
گردن آتشفشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سیمایی برجمانند متشکل از هستۀ آذرین یک آتشفشان منقرض که بخشهای بیرونی آن فرسایش یافته است
-
meander neck
گردن رودپیچ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] باریکهای از زمین بین دو یال رودپیچ که زبانۀ رودپیچ را به زمین اصلی وصل میکند
-
gooseneck 2, pacific iron
گردنغازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی اتصال شبیه به گردن غاز که از آن برای بستن کفیهای غلتکی به کشنده استفاده میشود
-
Juglans
گردو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای از گردوئیانِ درختی خزاندار به بلندی 10 تا 40 متر با برگهای مرکب شانهای و 21 گونه
-
dust 3
گردوخاک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] مواد جامد کوچک و نامنظم معلق در جوّ، اغلب با ابعاد میکروسکوپی