ینگی ملکلغتنامه دهخداینگی ملک . [ ی ِ م ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بزچلوی بخش وفس شهرستان اراک ، واقع در 8000گزی باختر کمیجان ، سر راه عمومی کمیجان به همدان ، با 312 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن مالرو است و از طریق کمیجان ا
سحابی نِی ـ آلنNey-Allen Nebulaواژههای مصوب فرهنگستانچشمۀ گستردهای از گسیل فروسرخ که در سحابی جبار و در نزدیکی ذوزنقه واقع شده است
ابعاد نهاییfinished size, neat size, finished measure, net measure, net size, target sizeواژههای مصوب فرهنگستانابعاد چوب پس از ماشینکاری
پرسش آری ـ نهایyes-no questionواژههای مصوب فرهنگستانیکی از انواع جملههای پرسشی که پاسخ آن آری یا نه است
نه پشت دیوار ماnot in my backyard, NIMBYواژههای مصوب فرهنگستانباوری عمومی که بر پایۀ آن مردم خواهان دفع پسماندهای تولیدشده هستند مشروط بر آنکه محل دفع در نزدیکی ملک آنها نباشد
علی آباد ینگی ملکلغتنامه دهخداعلی آباد ینگی ملک . [ ع َ دِ ی ِ م ُ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان بزچلو از بخش کمیجان شهرستان اراک واقع در 6 هزارگزی باختر کمیجان و در سر راه عمومی کمیجان به همدان . ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر، و دارای 65
ینگیلغتنامه دهخداینگی . [ ی َ ] (اِ) ینگه . روشنایی . (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). و رجوع به ینگه شود.
ینگیلغتنامه دهخداینگی . [ ی ِ ] (ترکی ، ص ) ینی . در ترکی به معنی تازه و نو است و «ینگی دنیا» که به امریکا اطلاق می شود و به معنی «جهان نو» یا «دنیای نو» است ، از آن می باشد.
دیرینگیلغتنامه دهخدادیرینگی . [ ن َ / ن ِ ] (حامص ) قدمت . قدم . (منتهی الارب ). مقابل نوی . عتاقت . دیرینه بودن . (یادداشت مؤلف ). || (اصطلاح اداری ) این کلمه بجای سابقه خدمت پذیرفته شده است . (لغات فرهنگستان ).
کمینگیلغتنامه دهخداکمینگی . [ک َ ن َ / ن ِ ] (حامص مرکب ) حقارت و پستی و دونی و فرومایگی و پست نژادی . (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ).
ینگیلغتنامه دهخداینگی . [ ی َ ] (اِ) ینگه . روشنایی . (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). و رجوع به ینگه شود.
ینگیلغتنامه دهخداینگی . [ ی ِ ] (ترکی ، ص ) ینی . در ترکی به معنی تازه و نو است و «ینگی دنیا» که به امریکا اطلاق می شود و به معنی «جهان نو» یا «دنیای نو» است ، از آن می باشد.