ینک آبادلغتنامه دهخداینک آباد. [ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جرقویه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان شهرضا، واقع در 45هزارگزی خاور شهرضا، با 3086 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن فرعی است و 200 باب دکان و
نق نقلغتنامه دهخدانق نق . [ ن ِ ن ِ ] (اِ صوت ) حکایت صوت طفلی بهانه جو. نام آواز طفل که چیزی را طلبد آهسته و پیوسته ، با آوازی چون گریان . (یادداشت مؤلف ). نغ نغ.
نیک نیکلغتنامه دهخدانیک نیک . (ق مرکب ) به خوبی . کاملاً. به کلی . یک باره : جان دریغم نیست از عیسی ولیک واقفم بر علم دینش نیک نیک . مولوی .گفت نادر چیز می خواهی ولیک غافل از حکم خدایی نیک نیک . مولوی .<b
پوئینکلغتنامه دهخداپوئینک . [ ن َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان بهنام پازکی بخش ورامین شهرستان تهران . واقع در 10000گزی شمال باختر ورامین . بوسیله ٔ خیابان مشجر به راه شوسه ٔ ورامین و تهران متصل است . جلگه ای معتدل . سکنه 801 تن شیعه
پینکلغتنامه دهخداپینک . [ ن َ ] (اِ مصغر) در تداول عامیانه ٔ زنانه ، پیشانی خرد. پیشانی ناچیز. || مجازاً، بخت : این پینک بسوزد؛ این بخت منست که موجب اینهمه مصیبت هاست .
خالدینکلغتنامه دهخداخالدینک . [ ل ِ ن َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان دشتابی بخش بوئین شهرستان قزوین . واقع در 30 هزارگزی شمال باختر بوئین و 18 هزارگزی راه عمومی . تعداد سکنه ٔآن 44 تن میباشد.
خرجینکلغتنامه دهخداخرجینک . [ خ ُ ن َ ] (اِ مصغر) خرجین کوچک : خرجینکی بود که کتاب در آن می نهادم . (از سفرنامه ٔ ناصرخسرو). || میوه ای که مانند خرجین کوچک است مانند قدومه . (از گیاه شناسی ثابتی ص 525).
چوبینکلغتنامه دهخداچوبینک . [ ن َ ] (اِ مرکب ) روپاکی سرخ رنگ که بر سر بندند. (جهانگیری ) (برهان ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ):آن شاه دروغین بین با اسبک و بازینک شنگینک و منگینک سر بسته بچوبینک . مولوی .|| کاروانک . پرنده ای است شبیه بمرغ خانگی . (بر