یربطورهلغتنامه دهخدایربطوره . [ ی َب َ رَ ] (معرب ، اِ) (اصطلاح پزشکی ) بوقیداتن . اندراسیون . بخورالاکراد. سیاه بو.عرفضان . (یادداشت مؤلف ). رجوع به اندراسیون شود.
بوقیداننلغتنامه دهخدابوقیدانن . [ ن ُ ] (معرب ، اِ) اندراسیون . یربطوره . بخورالاکراو. (یادداشت بخط مؤلف ).
عرنقصانلغتنامه دهخداعرنقصان . [ ع ُ رَ ق ُ ] (ع اِ) عرقصاء. (منتهی الارب ). اسم حندقوقی است یا یربطوره است . (مخزن الادویه ). عُرقُصات . عَرقَصان . عریقصاء. رجوع به عرقصاء شود.
عریقصانةلغتنامه دهخداعریقصانة. [ ع ُ رَ ق ِ ن َ ] (ع اِ) حندقوقی . (اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). اسم حندقوقی است ، یا یربطوره است . (مخزن الادویة). و رجوع به عرقصاء شود.
اندراسیونلغتنامه دهخدااندراسیون . [ اَ دَ ] (اِ) بخورالاکراد است . (از مخزن الادویه بنقل آنندراج ). یک نوع عطری که به تازی بخورالاکراد گویند. (ناظم الاطباء). یربطورة. بوقیدانن . سیاه بو. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به بخورالاکراد شود.