لغتنامه دهخدا
ورقاء. [ وَ ] (ع ص ) مؤنث اورق . (از اقرب الموارد). رجوع به اورق شود. || (اِ) گرگ ماده . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || کبوتر. (غیاث اللغات ) (منتهی الارب ). کبوتر که رنگ آن به سبزی زند و نفس را به آن تشبیه کنند. (از اقرب الموارد). || فاخته .(منتهی الارب ) (غیاث اللغات ).