گردآورندهلغتنامه دهخداگردآورنده . [ گ ِ وَ رَدَ / دِ ] (نف مرکب ) گردکننده . فراهم کننده . جامع : روایت کرد ابوالقاسم بن غسان گردآورنده ٔ اخبار آل برمک . (تاریخ بخارا). رجوع به گرد آوردن شود.
گردآورندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ه، انباشتکننده، شخصانباشتکننده، شخص ثروتمند، جمعکننده، سرمایهدار، کاسب انبارکننده، محتکر، احتکارکننده خسیس، مالپرست کلکسیونر
گردآورندهcompiler 1واژههای مصوب فرهنگستانشخصی که آثار نوشتاری مختلف چاپی یا دستنویس را برای چاپ در مجموعهای منظم گرد بیاورد
گردآورندهلغتنامه دهخداگردآورنده . [ گ ِ وَ رَدَ / دِ ] (نف مرکب ) گردکننده . فراهم کننده . جامع : روایت کرد ابوالقاسم بن غسان گردآورنده ٔ اخبار آل برمک . (تاریخ بخارا). رجوع به گرد آوردن شود.
گردآورندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ه، انباشتکننده، شخصانباشتکننده، شخص ثروتمند، جمعکننده، سرمایهدار، کاسب انبارکننده، محتکر، احتکارکننده خسیس، مالپرست کلکسیونر
گردآورندهcompiler 1واژههای مصوب فرهنگستانشخصی که آثار نوشتاری مختلف چاپی یا دستنویس را برای چاپ در مجموعهای منظم گرد بیاورد
گردآورندهلغتنامه دهخداگردآورنده . [ گ ِ وَ رَدَ / دِ ] (نف مرکب ) گردکننده . فراهم کننده . جامع : روایت کرد ابوالقاسم بن غسان گردآورنده ٔ اخبار آل برمک . (تاریخ بخارا). رجوع به گرد آوردن شود.
گردآورندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ه، انباشتکننده، شخصانباشتکننده، شخص ثروتمند، جمعکننده، سرمایهدار، کاسب انبارکننده، محتکر، احتکارکننده خسیس، مالپرست کلکسیونر
گردآورندهcompiler 1واژههای مصوب فرهنگستانشخصی که آثار نوشتاری مختلف چاپی یا دستنویس را برای چاپ در مجموعهای منظم گرد بیاورد