لغتنامه دهخدا
کفاء. [ ک ِ ] (ع اِ) همتا و برابر و مثل و نظیر. (ناظم الاطباء). مثل . (از اقرب الموارد). مانند و برابر. (آنندراج ). یقال «لا کفاء له ؛ ای لانظیر» و «هذا کفاؤه ؛ ای مثله » و «الحمدﷲ کفاء الواجب »؛ ای مایکون مکافئاً له ، ای مساو له . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقر