چپقی شمعspark plug cap, spark plug connector, plug lead connector, plug capواژههای مصوب فرهنگستانقطعهای که سیم شمع را به شمع اتصال میدهد
نوآوری هزینهکاهcost innovationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی نوآوری که از طریق تغییر در فرایند تولید، جایگزین ارزانقیمتی برای محصول مشابه ارائه میدهد
کو کوفرهنگ فارسی عمید۱. (زیستشناسی) = فاخته۲. آواز فاخته: ◻︎ آن قصر که بر چرخ همیزد پهلو / بر درگهِ او شهان نهادندی رو ـ دیدیم که بر کنگرهاش فاختهای / بنشسته همیگفت که کوکو کوکو (خیام: ۱۰۲).
کچو مثقاللغتنامه دهخداکچو مثقال . [ ک َ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پایین شهرستان اردستان . کوهستانی و معتدل . سکنه 1508 تن . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
کجهلغتنامه دهخداکجه . [ ک َج ْ ج َ ] (اِخ ) قصبه ای بوده است نزدیک چالوس که به نام های کچه و کجو و کجویه یا کچو نیزنامیده شده است . رجوع به سفرنامه ٔ مازندران ص 27 و 154 و ترجمه ٔ آن ص 50 و
کچهلغتنامه دهخداکچه . [ ک َ چ َ ] (اِخ ) قصبه ای در رویان بود و به نام های کَجَّه ، کجو، کجویه کچو نیز خوانده می شد. (از ترجمه سفرنامه ٔ مازندران ص 205 و بخش انگلیسی ص 154). لسترنج در جغرافیای تاریخی نوشته است که در حول و حو